کرماشان- گاواره گوران- چه م ئاوائی تویشامی له فه سلی پائیز
(((شیعری کلاسیکی کوردی له باره پائیز)))
پێشوازی لە وەرزی پاییز
نەسیمی سەردی پاییزی
(مەزهەر خالقی)
نەسیمــــــەکەی ساردی پاییزی
چ بێڕەحمی، چ دڵبەردی
سووری گوڵ و سەوزی گوڵزاران
ئەبەی تۆ، ڕوو بە ڕەنگزەردی
ئیـــــــتر ناپرسی بەم کاره
هەزاران دڵ برینـــــداره
به نەغمەی شاد و مەستانت
هەزاران سوبح و شەو بولبول
سەفای هێناوه بۆ گوڵشەن
له دەوری عاریزی سونبول
ئەتۆ پاییــــز، گوڵت ژاکاند
به جەورت بولبولت تاراند
مەچۆره سەر لاپەڕەی سووری
گوڵاڵەی گەشت و هەوری ڕەش
مەکە دێوانه بولبـــول ئاسوودە
بە یەکجاری لە ژین بێبەش
دە پاییز بەس بێ ئازارت،
خوادایه کــــوانێ بەهارت!
کرمانشاه- کوهستان دالاهو!
کرماشان- کیوستان داله هوو!
همانگاه تنبور در بَر گرفت
سرائیدن ازکام دل درگرفت
(فردوسی)
از آلات موسیقی است و قسمی از آن را شش تا گویند که شش تار دارد و قسمی دیگر را سه تا که سه تاردارد. در قدیم دو وتر بر آن بوده و امروز تا شش وترنیز بر آن کنند. کسانی آن را معرب دنبره یعنی دنب بره جهت شباهت آن به دُم بَره می دانند حال آنکه صاحب آنندراج گوید: ساز معروف و این معرب تونبره که لغت هندی است بمعنی کدوی تلخ و چون این ساز در اصل ازکدو ساخته اند. کریتنس در کتاب ایران در زمان ساسانیان گوید: «... مسعودی نام آلات موسیقی ایرانیان را چنین آورده است : عود، نای ، تنبور، مزمار، چنگ و گوید مردم خراسان بیشترآلتی را در موسیقی بکار میبردند که هفت تار داشت و آن را زنگ (زنج zang) میخواندند اما مردم ری و طبرستان و دیلم تنبور را دوست تر داشتند و این آلت نزد همه ٔ فرس مقدم بر سایر آلات بوده است . شکارگاه خسرو در تاق بستان(تاق وه سان) ظاهراً حاکی از اینست که در آن عصر چنگ آلت درجه ٔ اول موسیقی ساسانی بوده است اما آلت دیگر که مطابق آثار آن عصر مسلماً در عهد پرویز وجود داشته عبارتند از شیپور و تنبور و نای ...
دیدگاه و باور اینجانب:
... و اما آنچه که از شواهد کهن نقش بسته در دل تاریخ بر سنگ و فرش و پوست و ... برای ما به یادگار مانده است حکایت از آن دارد که نوای تنبور برای ایرانیان آهنگ اندیشه و ژرف نگری به رمز و راز گیتی بوده است ... آهنگ شوریدگی های فلسفی در معماهای هستی ... و آهنگ خلوت دل برای پیوند به آتشگاه زندگی بوده است ...
تنبور از دو بُن واژه ی «ته=تَن=تَم» که اشاره ای به درون و ژرفای ناپیدای وجود یا همان دل است و بُن واژه ی «مور=مویره» و آن اشاره ایست به آهنگ ... بنابراین «تنبور» یا «تَمبور» یا «ته مویره» همسان و همسنگ با «آهنگ و نوای دل» خواهد بود.
کرماشان- هه ورامان- سیروان!
کرماشان- هه ورامان- سیروان! |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر