۱۳۹۴ آذر ۱۴, شنبه

کرمانشاه«کرماشان»- سَرپُل ِزَهاب«سه‌رپیلی زه‌هاو» کوه شاه نشین- حسن سلیمان < - - - > الیاسی



کرمانشاه«کرماشان»- گیلان غرب«گیلانی روژاوا»- سَد زاگروس«پنگاوی زاگروس»
***
متن ترانه‌ی "پسرم"- خواننده: داریوش
- - -
خونه خالی خونه سرده
خونه سرد و سوت و کوره
با امید آینه دق واسه من سنگ صبوره
با امید آینه دق واسه من سنگ صبوره
پسرم وقتی که تو دنیا بیای
چراغ خونمو روشن می کنی
پسرم وقتی بیای با خنده*هات
به دلم رنگ جوونی می زنی
پسر پسر زندگیمو پر می کنه
پسر پسر قند عسل میشی برام
عصای دستم میشی تا بزرگ شدی
من از خدا غیر تو چیزی نمی*خوام
خونه خالی خونه سرده
خونه سرد و سوت و کوره
با امید آینه دق واسه من سنگ صبوره
با امید آینه دق واسه من سنگ صبوره
پسرم وقتی که تو دنیا بیای
چراغ خونمو روشن می*کنی
پسرم وقتی بیای با خنده*هات
به دلم رنگ جوونی می*زنی
پسر پسر زندگیمو پر می*کنه


پسر پسر قند عسل می*شی برام
عصای دستم می*شی تا بزرگ شدی
من از خدا غیر تو چیزی نمی*خوام


کرمانشاه«کرماشان»- سَرپُل ِ زَهاب«سه‌رپیلی زه‌هاو»
الوند="ئه‌لوه‌ن"
***
دیدگاهی آزاد و ناتمام در باره‌ی نامواژه‌ی "حلوان" :


«حلوان»{حُ، حَ} در منابع تاریخی نام سرزمینی‌ست، و بر این باورند که آن، نام باستانی شهر سَرپُل ِزَهاب است. باور بنده بر این است که نامواژه‌ی "حلوان" تغییر شکل یافته‌ و عربی-فارسی نویسی شده‌ی نامواژه‌ی "اَلوَن" یا "ئه‌لوه‌ن" یا "هه‌لوه‌ن" است. و اما معنای آن چیست؟
نامواژه‌ی "ئه‌لوه‌ن" از دو بُن واژه‌ی "ئه‌ل" یا "هەل" یا "اَل" یا "آل" + "وان" یا "وه‌ن" یا "وَند" یا "بَند" ساخته شده است. پیش واژه‌ی "ئه‌ل" یا "هەل" یا "اَل" یا "آل" یکی از نام‌های کُهن برای فروهر و سیمرغ و فَرُّخ و هُما و خُداست، و ئه‌لی=علی و ئالی=عالی، نیز، هم‌ریشه و هم‌معنا هستند، و "عالی قلندر=ئالی قلندر، ابتدا به پیروان و سالکان چنین جهانبینی گفته می‌شد، که در میان دراویش بکتاشی ترکیه رواج داشتە است. پس واژه‌ی "وان" یا "وه‌ن" یا "وَند" یا "بَند" به معنای خانه و مهر و پیوند و عشق ... است. بنابر این، نامواژه‌ی "حلوان" یا "ئه‌لوه‌ن" را شاید بتوان چنین معنا کرد:

"خُدای مهر" یا " سرزمین ِ ایزد مهر"

"ایزد مهر نگهبان جان و زندگی شما باد"

نظرها
ناصر بیدادی کلهر و شاید الون همان تغییر یافته حلوان باشد . به نظر ، حلوان کهن تر می آید و الوند و سرپل ذهاب ظاهرا وجه خویشاوندی با هم ندارند و ابتدا به ساکن ، حلوان منشاء این واژه‌هاست

Faramarz-Kay Babaei ناصرجان درود بر تو؛
خدمت شما عرض کنم بنده بر این باورم که نگارش واژه‌ی"ذَهاب" اشتباە است و نگارش درست آن "زَهاب=زه‌هاو" به معنای "چشمه‌گاه و زَهش‌گاه آب" می‌باشد، و مستقل از پیش واژه‌ی سَرپُل، نامواژه‌ای بسیار کهن است. اما در پیوند با "الوند" و "حلوان"، بنده باور به این دارم که با توجه نامواژه‌های زنده‌ی موجود همچون؛ " الوند=ئه‌لوه‌ن" و "البرز=ئه‌لبرز" و همچنین "هه‌لوو" به معنای باز و شاهین، و نامواژه‌ی "اَلماس=ئه‌لماس" به معنای "گوهر ماه" ... همه‌ی آن‌ها شاید تائیدی بر آنست که نامواژه‌ی الوند="ئه‌لوه‌ن" اصیل‌تر از نامواژه‌ی "حلوان"، و نامواژه‌ی "حلوان"، شکل تغییریافته‌ و عربی-فارسی شده‌ی آنست. از هم اندیشی شما دوست نازنین بسیار سپاسگزارم.

Faramarz-Kay Babaei ... وهمچنانکه شما باور دارید، شاید، واژه‌ی "حَلوان" البته با نگارش آن به صورت "اَلوان" و "هه‌لوان" و "ئه‌لوان" به معنای "خانه‌ی مهر" و "خانه‌ی ایزد" ... نام اصیل و کهن این سرزمین باشد. آرزو می‌کنم که "سرزمین مهر" ما دور از هر گزندی باد.
ناصر بیدادی کلهر استدلال شما ریزبینانه و به نسبت متقاعد کننده است. بسیار ممنون . در موضوع زهاب نیز کاملاً حق باشماست

Faramarz-Kay Babaei ارادتمند شما هستم ...


رمانشاه«کرماشان»- سَرپُل ِ زَهاب«سه‌رپیلی زه‌هاو»
الوند="ئه‌لوه‌ن"
***




Faramarz-Kay Babaei






کرمانشاه«کرماشان»- سَرپُل ِ زَهاب«سه‌رپیلی زه‌هاو»
«دشت ِقلعه شاهین»
***
آی عشق آی عشق- احمد شاملو

همه
لرزش دست و دلم از آن بود
که عشق
پناهی گردد
پروازی نه
گریزگاهی گردد

آی عشق! آی عشق!
چهره آبی ات پیدا نیست

و خنکای مرحمی
بر شعله ی زخمی
نه شور شعله
بر سرمای درون

آی عشق! آی عشق!
چهره سرخ ات پیدا نیست

غبار تیره ی تسکینی
بر حضور وهن
دنج رهایی
بر گریز حضور

سیاهی بر آرامش آبی
و سبزه برگچه بر ارغوان

آی عشق! آی عشق!
رنگ آشنایت
پیدا نیست!
کرمانشاه«کرماشان»- سَرپُل ِزَهاب«سه‌رپیلی زه‌هاو» < - - - > قصرشیرین«قه‌سری شیرین»
پیچ شاویار- دویرنمائیک له کویسانی به‌رفی داله‌هوو ..

«کویه‌ی شاه‌نشین- هه‌سه‌ن سوله‌یمان < - - - > ئه‌لیاسی»
ئه‌لیاسی»


کرمانشاه«کرماشان»- سَرپُل ِزَهاب«سه‌رپیلی زه‌هاو»- دشت زَهاب«ده‌یشتی زه‌هاو»
«سه‌راو سه‌ی سایه‌ق»








هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر