کرمانشاه«کرماشان»-هورامان(هەورامان)- پاوه- کوه شاهوو زمستان 1373
خوزستان- مسجدسُلیمان
سال 1375 یکی از لولههای نفتی شهر نفتخیز مسجدسُلیمان با یادی از: دوربین آنالوگ زنیت ۱۲۲ ZENIT 122
کرمانشاه«کرماشان»-هورامان(هەورامان)- پاوه- کوه شاهوو زمستان 1373 با یادی از: دوربین آنالوگ زنیت ۱۲۲ ZENIT 122
Faramarz-Kay Babaeiیادش به خیر باد ... جناب بیدادی عزیز، برای نسل ما که از سوئی کشش و انگیزه ای برای ثبت عکس های زیبا و حرفه ای وجود داشت و از سوی دیگر هزینه بالای خرید دوربین های با کیفیت ژاپنی و آمریکائی مشکل ساز بود، ورود دوربین های باکیفیت و ارزان قیمت روسی و آلمان شرقی راهگشای نشاطبخشی بود و نام دوربینهائی با مارکهای «لوبیتل» و «پراکتیکا» و «زنیت» و ... خاطره برانگیز است ... یاد همهی آنها گرامی باد!
Bizhan Sodagaryالبته سطح ِ تواناییِ ِ چشم و دست و ذهن هم با پیشرفت ِ تکنولوژی و فن، پیشرفت می کنن. استاد خطاطی ای داشتم که خود تعریف می کرد که یه روز به محضر استاد امیر خانی ِ بزرگ رسیدم. گفتم استاد! قلم تراشیدن تون رو به من یاد بدهید. درپاسخ گفت پسر جان! وقتی خوش می نویسی قلم تراشیدن ات در سطح ِ خوش ست، وقتی ممتاز می نویسی قلم تراشیدن ات مساوی ِ سطح ممتاز می شود و همین گونه پیش می رود.
Faramarz-Kay Babaeiدکتر سوداگری نازنین، روایتی شیرین بیان فرمودی، و اگر پیرشدن خود را همسان با استادی خویش فرض کنیم!!! شعر خیام مناسب ما خواهد بود:
یکچند به کودکی به استاد شدیم؛ یکچند ز استادی خود شاد شدیم؛
پایان سخن شنو که مارا چه رسید؛ چو آب برآمدیم و چون باد شدیم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر