۱۳۹۵ خرداد ۱۰, دوشنبه


ایلام- کوه «مانشت=مانیشت» *** "مانشت" یا "مانیشت" به معنای؛ جایگاه و آشیانه‌ی خُدا است

ایلام- کوه «مانشت=مانیشت»
***
"مانشت" یا "مانیشت" به معنای؛ جایگاه و آشیانه‌ی خُدا است

کرمانشاە «کرماشان»- دالاهو«دالەهوو»- ریجاب«ریژاو»- سه‌راو «یاران»


کرمانشاە «کرماشان»- سَرپُل ِزَهاب«سه‌رپیلی زه‌هاو»
پاتاق- کوهآلی
***
"که‌وال" در زبان کُردی تپه‌های پوسته پوسته‌ی سنگی را گویند که پوشش گیاهی اندکی دارد. اما اگر در اینجا نگارش درست آن "کوه‌آل" باشد، به باور بنده، چنین نامی یکی از کهن‌ترین بُن داده‌های فرهنگی را در خود نگه داشته است. "آل" یکی از ایزدنام هاست و پیکریابی خُدای خوشه است. در این صورت نامواژه‌ی "کوه‌آل" را می توان به "کوه ایزد" معنا کرد.
« ایزد مهر نگهبان جان شما باد »
کرمانشاە «کرماشان»- دالاهو«دالەهوو»- ریجاب«ریژاو»- سه‌راو «یاران»
***
مولوی کُرد چقدر زیبا وصف احوال خود را ایهام‌ گونه در گوهرافشانی واژه‌ها بیان می‌کند!
مه‌ولوی کورد:
دیده‌م ریژاوه‌ن روخسارم زه‌رده‌ن
له داخی یاران پیرانم که‌رده‌ن
برگردان به پارسی:
چشم‌هایم آبشار است و رخسارم زرد شده است
از درد فراق یاران هلاک شده‌ام
و ایهام گونه مناطق "ریژاو=ریجاب"
و "زرده" و "یاران" و "پیران" را نشانه رفته است.
کرمانشاە «کرماشان»- دالاهو«دالەهوو»- ریجاب«ریژاو»
***
‌بخشی از مجموعه‌ی باستانی "یزدگرد=یه‌زنه گرد=نیایشگاه" که به "آشپزخانه" معروف است.
در جهانبینی اصیل ایران و در آئین یارسان؛ گیتی، همان آش و گرده و کولیره و نانی ... است که در تنور و آتشگاه خُدا پخته می‌شود.
« ایزد مهر نگهبان جان شما باد »

کرمانشاە «کرماشان»- گهواره‌ی گوران«گاواره‌ی گوران»

کرمانشاە «کرماشان»- دالاهو«دالەهوو»- بیونیج«بی‌وه‌نیژ»- نزیک وه «مه‌ر بالوول»
***
دالاهو(داله‌هوو):
دال= شهباز، فروهر، آفریدگار، خُدا
هوو= به، مینو، کان، سرچشمه
داله‌هوو= کان و سرچشمه‌ی ایزدان
کرمانشاە «کرماشان»- گهواره‌ی گوران«گاواره‌ی گوران»- درخت ارجمند «باوه شامه»
***
ده‌رویش نه‌وروز سورانی:
ئه‌جه‌و به‌زمی دیم
نه‌ی روژ شه‌فه‌ق ئه‌جه‌و به‌زمی دیم
وه مه‌یل چه‌ن که‌س مه‌گیلیام و مه‌شیم
تا ره‌سیم وه پای دره‌خت ئه‌زیم ...
کرمانشاە «کرماشان»- گهواره‌ی گوران«گاواره‌ی گوران»
***
دیدگاه: «گوران»

در جهانبینی اصیل ایران و در آئین یارسان، خُدا، تخم و دانه‌ی زمان است که می‌روید و سبز می‌شود(=زَروان، زه‌روه‌ن).
"زَروان، زه‌روه‌ن" خُدای پنهان زمان در هر ذره و جانی است. خُدا، نه تنها اصل زمان است، بلکه، اصل پنهان ِتکوین و تغییر و تکامُل در هر ذره و جانی می‌باشد(=گوران).

«ایزد زمان نگهبان جانتان باد»